کرونا و من (2)
اشتراک تجربیات سه نیمسال تدریس غیرحضوری در دانشکده مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه تهران، دکتر سیروس زمانی ...
نویسنده این متن، در همان روزهای اول شیوع کرونا (بهمن ماه سال ۱۳۹۸)، به سرعت کلاسهای خود را به حالت مجازی تغییر داد. این تغییر ناگهانی چالش ها و دستاوردهایی را به همراه داشت که در این متن به اختصار به آن پرداخته می شود. برخی از چالش ها اگرچه به ظاهر دانشجو را درگیر می کنند، اما در نهایت، استاد درس و کلیت فرآیند آموزش را تحت تاثیر قرار می دهند.
1. تجربیات نیمسال دوم ۹۹-۹۸
در این نیمسال، مساله کرونا هنوز جدی گرفته نشده بود. بنابراین، در ابتدا برنامه ویژه ای پیش بینی نشده بود. اگرچه دانشگاه تهران در این خصوص به عنوان پیشرو در میان دانشگاه های کشور عمل نمود و در حیطه های مختلف، شروع به برنامه ریزی نمود، اما عدم وجود زیرساخت ها و فقدان دستورالعمل ها در ابتدای کار تاحدی مشکلاتی را ایجاد نمود.
1-1. چالش های اولیه
نا آشنایی برخی اساتید با سامانه آموزش های الکترونیکی: خوشبختانه به همت همکاران مرکز انفورماتیک، این چالش تا حد زیادی مرتفع شد چنانکه برگزاری کلاس ها (به ویژه به صورت آفلاین) به یک روال عادی تبدیل شد. البته استفاده از برخی از امکانات سامانه طبعا نیاز به مهارت های الکترونیکی بیشتری داشت. با این وجود، حتی اساتید ماهر در استفاده از امکانات الکترونیکی نیز به دلیل چرخش ناگهانی به سمت آموزش الکترونی، مجبور به صرف وقت چند برابری به ازای هر کلاس (در مقایسه با کلاس های حضوری) شدند.
ناپایداری سامانه ها و مشکلات دسترسی: سامانه آموزش های الکترونیکی دانشگاه که عمدتا بر پایه نرم افزار Adobe Connect طراحی شده است، مشکلات مختلفی را با خود به همراه دارد. اولین مشکل، استفاده این نرم افزار از Adobe Flash Player است که به دلیل حفره امنیتی، ماهها پیش از مرورگرها حذف شده است و مرورگرهای اینترنتی آن را پشتیبانی نمی کنند. به همین دلیل، ورود به جلسات همواره با چالش همراه بود. در این زمینه، استفاده از نسخه اپلیکیشنی توسط دانشگاه پیشنهاد شد که اگرچه شرایط و پایداری بهتری داشت، اما در مجموع، هنوز دسترسی به جلسات این محیط با چالش روبرو بود.
عدم تمایل برای به اشتراک گذاری فایل های پاورپوینت: اصولا محتوای درسی که توسط هر یک از اساتید تهیه می شود، نتیجه سالها تلاش وی می باشد. بسیاری از اساتید تمایلی به در اختیار قرار دادن نسخه اصلی فایل ها ندارند چراکه نشان داده شده است که این کار، مسیر سوء استفاده را باز نموده، علاوه بر آن خطراتی را نیز به همراه دارد. سوء استفاده های گزارش شده به نگارنده این مطلب در موارد زیر خلاصه می شود: الف) برداشته شدن محتوا توسط اساتید جوان دانشگاه های ضعیف و ارایه همان محتوا در کلاس درسی ایشان (بدون تقبل زحمت تهیه مطلب و گاه حتی بدون اشراف به مطلب ارایه شده). ب) پیاده سازی و تبدیل شدن مطالب به جزوه درسی توسط دانشجویان و به اشتراک گذاری در اینترنت. اما مهمترین خطر، هنگامی است که دانشجویان به زعم خودشان برداشتی از کلاس دارند و آن را به جزوه درسی تبدیل نموده و به نام استاد درس منتشر می کنند. در برخی موارد، مشاهده شد که برداشت دانشجویان ناقص بوده است (این کار عمدتا توسط دانشجویان ضعیفتر کلاس ها انجام می شود) و بنابراین، جزوه ای همراه با غلط های علمی و نگارشی فراوان به نام استاد تکثیر و پخش می شود.
محدودیت وقت و آماده نبودن نسخه الکترونیکی کلاس ها: با توجه به اینکه این شرایط در میانه نیمسال تحصیلی ایجاد شد، نگارنده این مطلب نیز همانند بسیاری از دیگر اساتید، با وجود تهیه پاورپوینت ها از قبل، مجبوربه تهیه نسخه صوتی کلاس های خود در یک فرصت محدود شد. این مساله، که بصورت هفتگی انجام می شد، قطعا در کیفیت کلاس تاثیر منفی داشت، ضمن آنکه اساتید، به منظور پرهیز از هرنوع اشکال در محتوای الکترونیکی، ملزم به رعایت و دقت بسیار بیشتری شدند چراکه در کلاس های حضوری، استاد می تواند اشتباه خود را بلافاصله تصحیح نماید اما در کلاس الکترونیکی که ضبط می شود و یا در فایل های صوتی پاورپوینت این امکان وجود ندارد.
نیاز به تغییر ساختار آزمون های میان ترم: مطالعه مقالات بین المللی در خصوص آموزش در کرونا، حاکی از این نکته بود که برگزاری امتحان به یک چالش تبدیل خواهد شد. با توجه به گله مندی دانشجویان از کیفیت سامانه ها و مشکلات دسترسی ایشان به اینترنت، اولین چالش جدی در حوزه ارزیابی وضعیت کلاس، برگزاری آزمون میان ترم بود. بر همین اساس نگارنده این مطلب، بنا را بر این گذاشت که به جای برگزاری آزمون میان ترم، از سنجش پیوسته دانشجویان استفاده کند. این کار دانشجویان را وادار به مطالعه در طول ترم می نماید و بدین صورت بخشی از هدف آموزش تا حدی حاصل می شود (هرچند در این راستا از کمک اینترنت و ...) استفاده شود. به عبارت دیگر، نگارنده معتقد است که همچنانکه در کلاس های حضوری از سوالات مفهومی در آزمون های خود بهره می بُرد تا فهم واقعی دانشجویان از درس را مورد سنجش قرار دهد، در اینجا نیز با ارایه سوالات و پژوهش های مختلف در قالب تمرین های کلاس، دانشجویان را با جریان کلاس همراه نموده، ایشان را برای آزمون پایان ترم آماده کند.
آزمون پایان ترم: با وجود تمهیدات اندیشیده شده برای همراه کردن دانشجویان کلاس با روند جریان درسی، مساله درک متقابل بین استاد و دانشجو و عدم وجود فضای تعاملی پرسش و پاسخ همچنان به عنوان یک خطر برای افت سطح کلاس خودنمایی می کرد. به عبارت دیگر، استاد درس نمی دانست که تا چه حد دانشجویان مطالب درسی را درک نموده اند. از سوی دیگر، بررسی چگونگی مراجعه افراد به سامانه و میزان حضور ایشان نشان می داد که برخی از دانشجویان یا به هیچ وجه در طول ترم مراجعه ای به سامانه نداشته اند و یا استفاده ایشان از فایل های باگذاری شده بسیار ناچیز به نظر می رسد. برخی البته، دلیل این مساله را دریافت فایل از نماینده کلاس اعلام کردند و بدین صورت اشاره کردند که نیازی به حضور در سامانه نداشته اند. با این وجود، مذاکره نویسنده با دانشجویانی که نمره پایینی در آزمون پایان ترم گرفته بودند نشان می داد که ایشان نه از طریق سامانه و نه از طریق نماینده کلاس درس ها را نگرفته اند و فعالیتی نداشته اند. این مساله به ویژه در میان دانشجویانی که در آستانه فارغ التحصیلی بودند، بیشتر دیده می شد چراکه ایشان به شکلی خود را مصون می دانستند و انتظار داشتند از طریق شیوه هایی مثل استفاده از تک درس و یا با مذاکره با دانشکده و استاد، به هر حال نمره قبولی جهت فارغ التحصیلی را دریافت کنند.
به هر حال، نگارنده مطلب حاضر بر آن شد که از دو طریق، ضمن کاهش احتمال تقلب، امتحانی نزدیک به شرایط استاندارد برگزار کند: نکته اول استفاده از سوالات جدید و غیر تکراری بود به نحوی که دانشجویان به راحتی و با به اشتراک گذاشتن سوالات و پاسخ های مربوط به سال های قبل، حتی الامکان قادر به تقلب نباشند و نکته دوم، حرکت به سمت سوالات مفهومی بود به شکلی که هر دانشجو مجبور باشد نظر شخصی خود بر اساس برداشت از کلاس درس را بنویسد.
استفاده از دو راهکار فوق اگرچه مفید ارزیابی شد، اما در هیچ کدام موفقیت صد در صدی حاصل نشد چراکه دانشجویان به هر حال فرصت کافی برای به اشتراک گذاشتن پاسخ های خود را داشتند و این مساله در مورد برخی دانشجویان اثبات شد و ایشان نیز به تخلف خود اذعان نمودند. همین نکته سبب شد که سطح نمرات کلاس نسبت به نیمسال قبل افزایش محسوسی داشته باشد.
2. تجربیات نیمسال اول ۱۴۰۰-1399
در این نیمسال و با توجه به تجربه قبلی، از ابتدا تلاش شد که آموزش غیر حضوری با نظم کامل صورت گیرد و شرایط کلاس و امتحان در ابتدای نیمسال به دانشجویان دروس اعلام شود. ضمنا نگارنده از فرصت تابستانی جهت به روز رسانی مطالب و محتوای درسی بهره برداری نمود به نحوی که هم از نظر محتوایی و هم از نظر انطباق محتوا با آموزش الکترونیکی ، تغییرات زیادی در دروس ایجاد شد.
1-2. چالش ها
علیرغم پیشرفت و بهبود سامانه ها، همچنان مشکلات اینترنت و کیفیت ارتباط برای کلاس های آنلاین در این نیمسال وجود داشت. این مساله به ویژه برای دانشجویانی که ساکن مناطق دوردست هستند، بیشتر خودنمایی می کرد. از این رو، با وجود برگزاری اولین جلسات کلاسی بصورت آنلاین، دانشجویان متقاضی دریافت فایل ها بصورت آفلاین بودند و کلاس آنلاین را نه تنها مفید نمی دانستند، بلکه به دلیل پرسش و پاسخ های استاد در کلاس (و به موقع شنیده نشدن سوال) آن را استرس زا می دانستند. از سوی دیگر، هم مدرس درس و هم دانشجویان آشنایی بیشتری با سامانه ها پیدا کرده بودند و از این دیدگاه، فرآیند آموزش کمی تسهیل شده بود.
ارزیابی پیوسته: در این نیمسال تلاش شد علاوه بر پرسش هایی که بصورت جداگانه در سامانه قرار می گیرند، در پاورپوینت ها نیز پرسش هایی بصورت صوتی مطرح شوند. به این صورت، دانشجویان موظف به شنیدن و مطالعه تمام پاورپوینت ها می شدند. این شیوه، تاثیر مثبتی بر مطالعه و یادگیری داشت چراکه با وجود سختگیری بیشتر در آزمون پایان ترم، دانشجویان موفق به اخذ نمرات قابل قبولی شدند. با این وجود ارزیابی پیوسته با درخواست دانشجویان برای تمدید مهلت پاسخ دهی همراه بود چراکه ایشان، اینگونه اعلام می کردند که کلیه اساتید از شیوه ارزیابی پیوسته استفاده می کنند و این مساله فشار زیادی را به ایشان وارد می کند.
شبیه سازی کلاس های درسی حضوری: با توجه به اینکه در برخی دروس ارایه شده توسط نویسنده این مطلب، نیاز به نمایش محصولات و قطعات واقعی در کلاس می باشد (چنانکه دانشجویان بتوانند قطعات را از نزدیک لمس نمایند و از نزدیک با آنها آشنا شوند)، تصمیم بر آن شد که این خلاء از طریق بارگذاری ویدیوهای مربوطه انجام گیرد. به نحوی که به عنوان مثال برای آشنایی با الیاف کربنی و کاربرد آن در صنایع مختلف، ویدیو مربوطه از اینترنت دانلود و در اختیار دانشجویان قرار گرفت. تلاش بر این بود که در اکثر جلسات، یک ودیو مرتبط بارگذاری شود. چالش اصلی در اینجا، رعایت حقوق ناشر و کپی رایت است که با توجه به اینکه اکثر ویدیوها از سایت هایی مثل یوتیوب دانلود می شوند، باید چاره ای در این خصوص اندیشیده شود.
حجم مطالب درسی: در نیمسال اول شیوع کرونا، یکی از گلایه های دانشجویان، به حجم مطالب ارایه شده از سوی اساتید معطوف بود. در واقع، دانشجویان ادعا می کردند که اساتید خواسته یا ناخواسته، در کلاس های آنلاین نسبت به کلاس های حضوری مطالب بیشتری را ارایه می کنند و این مساله به چالشی برای ایشان تبدیل شده است. مطالعات نگارنده این متن نیز نشان داد که در سطح جهانی نیز این مساله نمود پیدا کرده است چرا که اساتید خود را در چارچوب زمانی کلاس نمی بینند و گاه بی محابا فایل تهیه و بارگذاری می کنند (در حالی که در کلاس های حضوری، معمولا بخشی از زمان صرف پرسش و پاسخ می شود). برای پیشگیری از این وضعیت، نویسنده این متن تلاش نمود که ضمن بازبینی پاورپوینت ها، زمان بندی فایل های صوتی را نیز مدیریت نماید. البته نظرات دانشجویان در پایان این نیمسال نیز حاکی از آن بود که برخی، هنوز حجم مطالب را زیاد می دانند.
آزمون پایان ترم:با توجه به تجربیات به دست آمده، در این نیمسال تلاش شد که ضمن ارایه تکالیف پژوهشی به دانشجویان، آزمون نیز به صورت مفهومی و البته باز هم غیر حضوری انجام شود. مهمترین مزیت تکلیف پژوهشی این است که با توجه به توان متفاوت دانشجویان در انجام پژوهش و نظر به اینکه برخی بیشتر از سایرین در طول درس، با کلاس همراه بوده اند، این نوع تکلیف می تواند معیاری برای سنجش و مشاهده اختلاف نمره واقعی بین دانشجویان باشد. با این وجود، برخی دانشجویان ضمن به اشتراک گذاری پژوهش یکی از دانشجویان برتر کلاس، اقدام به کپی برداری نموده بودند که البته این مساله به خوبی قابل تشخیص بود. در شیوه برگزاری آزمون نیز تغییر ایجاد شد به نحوی که به جای آنکه یک روز به دانشجویان فرصت پاسخگویی داده شود، امتحان به صورت سوال به سوال و با وقت محدود در سامانه قرار گرفت تا دانشجویان ضمن داشتن فرصت کافی برای پاسخگویی، امکان کپی برداری و تقلب کمتری داشته باشند. پس از نمره دهی نیز، با توجه به ادعاهای مختلف برخی دانشجویان (مبنی بر اینکه معدل بالایی دارند و ...)، با آموزش دانشکده مذاکره شد و کارنامه دانشجویان کلاس مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه به دست آمده حاکی از آن بود که نمره ها، با سطح دانشجویان انطباق دارد و به عنوان مثال دانشجوی با کارنامه قوی، در این درس نیز نمره بالایی گرفته است و دانشجویان ضعیفتر، به همان نسبت نمرات پایین تری کسب نموده اند.
3. تجربیات نیمسال دوم ۱۴۰۰-13۹۹
این نیمسال، سومین نیمسال همراه با کرونا است. در این نیمسال، سامانه ها و زیرساختهای دانشگاه تقویت شده اند و به نظر می رسد مشکلات در این خصوص تاحدی رفع شده اند. در شروع این نیمسال نیز، قوانین کلاس برای دانشجویان تشریح شدند و مقرر شد کلاس ها بصورت آنلاین باشند. با این وجود، پس از چند جلسه کلاس آنلاین، به دلیل کندی سرعت اینترنت در سمت دانشجویان و نیز عدم دسترسی به فایل های ضبط شده از کلاس های آنلاین در سامانه، مجددا تصمیم بر آن شد که کلاس ها بصورت آفلاین برگزار شوند و علاوه بر سنجش پیوسته از طریق تکالیف، دستیار آموزشی نیز با برگزاری کوئیز بتواند همراهی ایشان با کلاس را تا حدی چک کند.
1-3. چالش ها
علیرغم بهبود قابل توجه زیرساختها، مشکلات دسترسی به اینترنت به بهانه ای برای برگزاری کلاس ها بصورت آفلاین تبدیل شد. از یکطرف، اقدامات مرکز آموزش های الکترونیکی نظیر انتقال ناگهانی دروس ترم قبل به آرشیو و حذف بخشی از محتوا (شاید عمدی نبوده باشد اما به هر حال در دروس نگارنده این متن، محتوای حجیم مثل ویدیوها تا حدی حذف شده بودند) و از طرف دیگر، فشار دانشجویان مجددا منجر به کندی اولیه در شروع کلاس شد. در اینجا، دانشجویان با تجربه دو نیمسال قبل، مسیر های سوء استفاده را فراگرفته بودند به نحوی که بسیاری از ایشان از این فرصت به جای تحصیل و حضور کلاسی، به موارد زیر مشغول شدند: الف) کار. ب) کلاس های متفرقه مثل زبان خارجی به منظور اقدام برای اپلای و... . ج) خروج از کشور (مهاجرت یا تحصیل) و بهره برداری از شرایط مجازی (عدم حضور کلاسی) و ... در هر حال، کلاس مقطع دکتری بصورت کاملا آنلاین برگزار شد و کلاس مقطع کارشناسی در ابتدا بصورت آنلاین و در ادامه بصورت آفلاین انجام شد. همچنین، از آنجا که به منظور هماهنگی کلاس ها (در صورت ادامه مشکلات سامانه ای و نیاز به بحث در خصوص تمرین ها و ...) یک گروه واتساپی برای هر کلاس تشکیل شده بود، این گروه ها نیز در انتها به یک چالش تبدیل شدند چرا که علاوه بر دانشجویان، خانواده های ایشان نیز در پایان نیمسال، جهت ضمانت و دریافت نمره برای فرزندانشان اقدام به ارسال پیام می نمودند.
آزمون های میان ترم و پایان ترم: تجربه نگارنده این مطالب نشان داد که سنجش مستمر دانشجویان اگرچه تا حدی کمک کننده است، اما گاه به ابزاری در اختیار دانشجویان تبدیل می شود که در انتهای نیمسال تحصیلی، به استناد نمرات مربوطه، نمره بالایی را از استاد درس طلب کنند. در واقع هنوز هم بسیاری دانشجویان این تمرینات را با هم به اشتراک می گذارند و البته تقریبا همه آنها از اینترنت به عنوان یک مبنع قابل اعتماد برای دریافت پاسخ ها استفاده می کنند. در این صورت، بدیهی است که نمرات خوبی از این گونه تمرینات حاصل می شود (نکته اینجاست که سنجش مستمر به صورت شفاهی و آنلاین در کلاس های شلوغ امکان پذیر نیست و وقت کلاسی اجازه اینکار را نمی دهد). بنابراین در پایان ترم، دانشجویان با استناد به اینکه در طول ترم نمرات خوبی کسب کرده اند، خواهان آن هستند که نمره نهایی ایشان نیز بالا باشد. این مساله حتی با اعلام درصد نمرات در ابتدای ترم نیز چندان قابل حل نیست چراکه درصورتی که در ابتدای نیمسال درصد پایینی برای این ارزشیابی اعلام شود، دانشجویان تشویق به ارایه تمرین ها نمی شوند و اهمیت زیادی برای آن قائل نیستند. اگرچه هدف نگارنده این مطلب، تفهیم مفاهیم اصلی درس (و نه حفظ کردن یا الزاما کسب نمره در آن) است، با این وجود، از آنجا که سیستم آموزشی فعلی همچنان بر مبنای نمره عمل می کند، باز هم تمایل به تقلب وجود دارد. ایجاد سامانه امن آزمون هم نتوانست در این راستا راهگشا باشد چراکه اولا دانشجویان ممکن است به دو سیستم همزمان (موبایل و لپتاپ) دسترسی نداشته باشند. ثانیا تجربه آزمون زبان عمومی دانشگاه نشان داد که بسیاری از ادعا ها نه قابل اثبات و نه قابل انکار هستند و به عنوان مثال نمی توان هر حرکت دانشجو را به منزله تقلب در نظر گرفت. از سوی دیگر، مذاکره نگارنده این متن با دانشجویان مختلف نشان می دهد که اینگونه سیستم ها استرس زا هستند و دانشجویان تمرکز خود را از دست می دهند. بررسی ها نشان می دهد که در سطح بین الملل هم این مشکل وجود دارد و حتی در برخی کشورها اعتراضات گسترده خانواده ها (به دلایلی مثل عدم رعایت حریم خصوصی دانشجویان) را به همراه داشته است.
با توجه به این موارد، تلاش شد که آزمون پایان ترم بصورت آفلاین برگزار شود. شرایط امتحان به تمامی کلاس ها اعلام شد. همچنین، چگونگی ارسال پاسخ ها و اینکه معیار پذیرش، ثبت به موقع پاسخ در سامانه است. در این نیمسال، اولا تعداد سوالات محدود شد و ثانیا، به هر سوال وقت مشخص اختصاص داده شد به نحوی که هر سوال در زمان مشخصی باز و پس از سپری شدن وقت، از دسترس خارج می شد. به دانشجویان فرصت بارگذاری پاسخ ها داده شد و بین هر دو سوال نیز ۵ دقیقه زمان استراحت در نظر گرفته شد. با این وجود، برخی از دانشجویان به دلیل عدم اطمینان به سامانه، پاسخ ها را از طریق واتساپ نیز ارسال نمودند. برخی نیز با اشاره به مشکلات قطعی برق و کندی اینترنت، پاسخ ها را از طریق واتساپ ارسال کردند. در هر حال، پاسخ ها نشان می داد که دانشجویان فرصت تقلب نداشته اند و این شیوه موثر واقع شده است. نکته دیگری که در این نیمسال رعایت شد، سنجش دانش و یادگیری واقعی دانشجویان بود. در این نیمسال، حتی مساله ها بصورت مفهومی داده شدند به نحوی که دانشجویان بدون داشتن درک درستی از مساله نمره خاصی نمی گرفتند (همه سوالات از همان مطالب درسی و از پاورپوینت ها و ویدیوها استخراج شدند). به عنوان مثال، به یکی از کلاسها گفته شد که تصور کنند که می خواهند یک خودرو پرنده را از دیدگاه مهندسی مواد طراحی کنند، چه مواردی باید در نظر گرفته شود و چه فرآیندی برای این کار (با توجه به محتوای درس) باید طی شود. نتیجه این نوع سنجش، جالب و در عین حال غم انگیز بود چرا که بسیاری از دانشجویان هیچ دید مهندسی درست و قابل قبولی نداشتند. این مساله نشان می دهد که آموزش های پایه ای چه در مدارس و چه در دانشگاه ها بسیار ضعیف و نسنجیده است و اصولا تفکر و نگرش انتقادی و حتی دانش اولیه از محیط اطراف در بین بسیاری از دانشجویان وجود ندارد. در این نیمسال، نمرات دانشجویان افت قابل توجهی نمود.
ناهماهنگی سامانه ایلرن و سامانه گلستان: به نظر می رسد، هنوز سامانه گلستان با سامانه ایلرن هماهنگ نیست چراکه در پایان نیمسال، فهرست نهایی دانشجویان از سامانه گلستان به سامانه آموزش واکشی نمی شود. به همین دلیل، دانشجویانی در لیست هستند که در سامانه آموزش حضور ندارند. پیگیری های نگارنده نشان می دهد که این مساله به چند دلیل رخ می دهد: حذف اضطراری درس توسط دانشجو (بدون آنکه تاثیر آن در ایلرن دیده شود)، هماهنگی و گاه شیطنت دانشجویانی که بدون اخذ درس نامشان وارد سامانه می شود (از طریق کارشناس یا افراد دیگر) به نحوی که بعدا ادعا می کنند که در تمام ترم حضور داشته اند و می خواهند در قالب تکدرس نمره مربوطه را بگیرند (به شکلی تخلف آموزشی محسوب می شود)، ...
4. مزایای آموزش الکترونیکی
علی رغم وجود همه چالش های فوق، شیوع کرونا مزایایی را نیز در حوزه آموزش به همراه داشت:
شکسته شدن سد مقاومتی آموزش در مقابل دفاع آنلاین: چندین سال است که دفاع دانشجویان از پایان نامه، بصورت آنلاین یا ترکیبی برگزار می شود. این امر در ایران به رسمیت شناخته نشده بود. اما شیوع کرونا نشان داد که می توان این فرآیند را به خوبی در بستر آنلاین مدیریت نمود.
افزایش سرعت فرآیندهای آموزشی: سیستمهای آنلاین و جلسات، نقش مهمی در افزایش تعداد جلسات و سرعت تصمیم گیری در حوزه آموزش (همانند سایر حوزه ها) داشتند. بدین صورت، اصلاح آیین نامه ها با سرعت بیشتری انجام و انطباق پذیری آنها با شرایط جدید بیشتر شد.
بهبود کیفی محتوای درسی: نگارنده، پس از پایان تهیه هر فایل آموزشی، خود به عنوان اولین شنونده موضوع قرار می گرفت. بدین صورت و در جایگاه دانشجو، اشکالات و کمبودهای محتوی بیشتر خودنمایی کرده، استاد درس نسبت به بهبود کیفی محتوی اقدام می نمود. علاوه بر این، شیوع کرونا فرصتی بی نظیر برای بازنگری کلی درس و استفاده از مراجع و منابع جدید تر را فراهم نمود.
بهبود کمی محتوای درسی: بررسی های انجام شده توسط نویسنده این مطلب نشان داد که در برخی دروس، گاه بالانس مطالب رعایت نشده اند به نحوی که در یک بخش، گاه بیش از حد ظرفیت زمانی کلاس صحبت شده است و گاه کمتر از میزان مورد نیاز. از این رو، تلاش شد که محتوا تا حدی از نظر کمی نیز مدیریت شود.
انعطاف پذیری زمانی: اصولا اعلام یک ساعت مشخص درسی، که عمدتا بر اساس فضای فیزیکی دانشکده ها و نیز دروس ارایه شده در ترم برنامه ریزی می شود، اگرچه نظم ویژه ای را به همراه دارد، گاه محدودیت هایی را نیز با خود دارد. به عنوان مثال ممکن است درسی ارایه نشود به دلیل آنکه فضای فیزیکی کافی موجود نیست و یا اینکه استاد مورد نظر در ماموریت باشد. انجام کلاس ها بصورت آنلاین، این مشکلات را تا حد زیادی فراهم کرده است. از سوی دیگر، دانشجویان نیز با محدودیت هایی مثل خوابگاه و یا عبور مرور (به ویژه در ساعات اولیه یا انتهایی روز) مواجه نیستند.
انعطاف پذیری در بهره گیری از اساتید مختلف: برگزاری کلاس های آنلاین این امکان را فراهم کرده است که اساتید از اقصی نقاط دنیا بتوانند به تدریس بپردازند. در این راستا هم از کمک اساتید حاضر در ماموریت پژوهشی و فرصت مطالعاتی می توان بهره گرفت و هم از اساتید بین المللی شاغل در خارج از کشور.
درک بهتر چالش های آموزشی و نیز سنجش قوی تر یاددهی و یادگیری: آموزش الکترونیکی و ابزارهای آن، در کنار محدودیتها می توانند ابزارهای خوبی برای سنجش میزان یاددهی و یادگیری باشند. اساتید مجبور به نظارت دقیقتر بر محتوای درسی و گفته ها و سخنان خود هستند (به نحوی که مورد سوء استفاده قرار نگیرد) و این می تواند در بهبود قدرت تدریس ایشان موثر باشد. از سوی دیگر، دانشجویان نیز فرصت پیدا کرده اند که از طریق الکترونیکی سوالاتی را که نمی توانستند در یک جلسه کلاسی (با توجه به محدودیت زمانی) مطرح کنند، در اینجا مطرح و پاسخ خود را دریافت کنند. این تعامل می تواند درک بهتری از میزان یادگیری افراد به استاد بدهد.
امکان بهره برداری از منابع مختلف الکترونیکی: پیش از این، بسیاری از اساتید با تکیه بر جزوات قدیمی مطالب خود را ارایه می نمودند. اما محیط های جدید ابزارهای مختلف و نیز منابع آموزشی متعددی را در اختیار ایشان قرار می دهد. به عنوان مثال، ویدیو های آموزشی شرکت های سازنده تجهیزات آزمایشگاهی، مرجع مناسبی برای آموزش بهتر به دانشجویان هستند.
رفع محدودیت های سنتی و فرهنگی: در کشورهایی همچون ایران که مسایل فرهنگی خانواده ها بسیار پر رنگ است، بخشی از دانشجویان شانس خود را اساسا از دست می دهند. این مساله به ویژه در خانواده های سنتی و برای دانشجویان دختر اهمیت خاصی دارد چراکه تمایل به نظارت دایم بر فرزند خود و محیط اطرافش دارند. آموزش الکترونیکی، می تواند تا حدی در برقراری عدالت آموزشی نیز به سیاستگذاران و برنامه ریزان کمک کند. حتی می توان دوره های تمام الکترونیکی ویژه طیف های مختلف (زنان، ...) طراحی نمود به شکلی که باورهای سنتی خانواده ها دستخوش تغییر نشود.
خوابگاه ها و مسایل فرهنگی مربوطه: محیط های خوابگاهی همواره به عنوان یک چالش مطرح بوده اند، مسایلی مثل اعتیاد و ... که گاه در نتیجه سکونت در خوابگاه ها و یا سایر اقامتگاه ها شکل می گیرند، تا حد زیادی در آموزش از راه دور قابل کنترل هستند چرا که نیاز به خوابگاه از بین می رود.
رفع برخی چالش های اقتصادی: اصولا در کشورهایی مثل ایران، مساله تحصیل به ویژه در شهر های غیر محل سکونت، با چالش های اقتصادی همراه است،به نحوی که گاه تبدیل به مساله اول دانشجویان می شود و آموزش ایشان را به دلیل نیازهای اقتصادی تحت تاثیر قرار می دهد. آموزش مجازی و از راه دور می تواند تا حدی بر این چالش غلبه کند.
نتایج
در نهایت، به نظر می رسد بحران کرونا نگرشی جدید در آموزش ایجاد نمود. اگرچه از ابتدای این بحران مقالات متعددی در این خصوص منتشر شدند که عمدتا تمرکز خود را بر مزایای دنیای مجازی گذاشته بودند و پیش بینی هایی نیز در خصوص حرکت به سوی آموزش الکترونیکی صد در صدی (برای دوران پسا کرونا) ارایه شده بود، تجربه نشان می دهد که هیچ کدام از دو روش حضوری و الکترونیکی نمی تواند به تنهایی پاسخگوی نیازهای آموزشی جوامع باشد. در واقع نمی توان مدلی جامع و همه جانبه ارایه کرد که صرفا برپایه آموزش حضوری یا آموزش الکترونیکی باشد. از این رو و با کنترل کرونا در سطح جهانی، دانشگاه ها و مراکز آموزشی خود را برای آموزش حضوری به کمک ابزارهای الکترونیکی آماده کردند. به عبارت دیگر، به نظر می رسد، آینده آموزش، بصورت ترکیبی باشد. اما در این مسیر نباید از ادامه آموزش همکاران (هیات علمی و کارمندان) و نیز دانشجویان جهت بهره برداری بهینه از امکانات الکترونیکی غافل شد. همچنین، حداقل تجربه نگارنده این متن نشان از پایین بودن سطح اطلاعات پایه ای دانشجویان و درک و توانایی تجزیه و تحلیل و نگاه انتقادی به مسایل دارد. این نکته، باید در دستور کار سیاستگذاران حوزه آموزش، به ویژه دروس پایه قرار گیرد. به عبارت دیگر، درک واقعی و عملی دانشجویان از مسایل، باید با برنامه ریزی دقیق دروس آزمایشگاهی و ... تقویت شود.