مقابله با پژوهشنمایی در آموزش عالی
تعداد دانشجویان کشور از سال 1355 تا سال 1395 از 150 هزار به 4/5 میلیون نفر رسیده است. یعنی در مدت 40 سال 30 برابر افزایش یافته است. بیشتر این رشد دانشجویی، در دهه 80 اتفاق افتاده است. یکی از از پیامدهای منفی رشد و گسترش بیرویه آموزش عالی، رواج بیاخلاقی در پژوهشهای دانشگاهی است. پایاننامه و مقالهنویسی سفارشی پدیده نسبتا جدیدی است که بهسرعت فراگیر شده است. نمود خارجی این پدیده را میتوان بهصورت آگهیهای متعدد برای نگارش پایاننامه یا مقالات پژوهشی سفارشی دید. این پدیده غیراخلاقی اعتبار و ارزش آموزش عالی را خدشهدار نموده و در صورت تداوم پیامدهای نامناسب و غیرقابل جبرانی را بههمراه خواهد داشت. استادان فرهیخته، مدیران و رؤسای مراکز آموزشی مسئول و دانشجویان طالب علم، با آگاهی از این مسئله و خساراتی که بهآموزش عالی وارد خواهد کرد، نگرانیهای خود را بارها در نوشتهها، سخنرانیها، جلسات برنامهریزی و یا شوراهای آموزشی و پژوهشی اعلام کردهاند. متاسفانه با تمام کوششی که صورت گرفته تاکنون راهکار مناسبی برای مقابله با این مسئله ارائه نشده است. نوشتهها و اظهارنظرهایی که در این مورد عرضه شده دلایل مختلفی را برای بروز این وضعیت نامطلوب مطرح کردهاند. تعدادی از این نظرات و پیشنهادها، بدون در نظر گرفتن اولویت آنها، در ادامه فهرست شدهاند.
- نگاه صرفا توسعهای مدیران و برنامهریزان و غفلت از توسعه پایدار
- رشد و گسترش بیرویه آموزش عالی (به عنوان مثال، رشد سالیانه 13/4% تعداد دانشجویان مهندسی در طول دهه 80)
- تراکم و انبوهی جمعیت دانشجویی و عدم رعایت نسبت مناسب استاد بهدانشجو (به عنوان مثال، میانگین نسبت استاد بهدانشجو در مهندسی یک به 100 است)
- توسعه مدرکگرایی و افزایش دانشجویان تحصیلات تکمیلی بدون توجه بهنیازهای ملی و بازار کار
- ارائه مجوزهای راهاندازی دورههای کارشناسیارشد و دکتری در تمام زمینهها، بدون توجه عمیق به شرایط احراز مجوز
- ارائه مجوز راهاندازی مراکز یا دورههای آموزشی تحصیلات تکمیلی بهمؤسسات آموزشی وابسته بهسایر نهادها
- توسعه بیرویه مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی که از کمترین امکانات آموزشی برخوردار بوده و آموزش آنها بهطور عمده بر استادان مدعو متکی است.
- ایجاد دورههای متعدد (پردیسها، نوبت دوم، شبانه، ...) بهمنظور کسب درآمد برای دانشگاهها
- انتخاب و استخدام متمرکز هیأتعلمی و بدون درنظر گرفتن شرایط علمی، آموزشی، حرفهای و اخلاقی آنها
- سیاستزدگی شدید در آموزش عالی و تأثیر سیاستهای جناحی و سلیقهای بر مجموعه عوامل برنامهریزی و اجرای برنامههای آموزشی
- توسعه روند استفاده هر چه بیشتر از اعضای هیأتعلمی حقالتدریسی، که حاصل آن حجم زیاد کار و فرصت کم برای پرداختن به وظایف اصلی آموزشی است.
- الزام بر انتشار مقالات ISI قبل از دفاع بهعنوان یک عامل تضمین کیفیت و اعتبار پژوهش
- تأمین هزینۀ اکثر پژوهشها توسط خود دانشجویان
- ...
مرور این نظرات، ضرورت نگرشی سیستمی و جامع بر آموزش عالی ایران و پدیده مورد بحث، یعنی ناراستیهای آکادمیک را طلب میکند.
.
چه باید کرد؟
سؤالی که در اینجا مطرح میشود اینست که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و در کنار آن مراکز آموزشی، برای مقابله با اینگونه بیاخلاقیها، چه میتوانند بکنند. بهنظر میرسد که در سطح مراکز آموزشی، سه گروه بیش از همه در این گونه ناراستیهای آکادمیک دخیل باشند:
- افراد و مراکزی که اینگونه پایاننامهها و مقالات کاذب را تهیه میکنند.
- دانشجویان یا دیگر افرادی که این فعالیتهای پژوهشی را سفارش میدهند.
- اساتیدی که این گونه پژوهشها زیر نظر آنها انجام میشود.
مراکز آموزشی معمولا نمیتوانند در مورد خاطیان گروه اول، یعنی تهیهکنندگان این پژوهشهای کاذب، اقدام مؤثری بنمایند و این ارگانهای قضایی و انتظامی هستند که باید پیگیر این مسئله باشند. البته میتوان پیشبینی نمود که برخورد قضایی با این گروه نیز بهتنهایی نخواهد توانست این معضل را حل نماید و حداکثر بهزیرزمینی شدن اینگونه فعالیتها خواهد انجامید.
تنها محلی که مراکز آموزشی میتوانند از اختیارات خود برای کاستن از این ناراستیها استفاده نمایند، اعمال کنترل بیشتر بر گروههای دوم و سوم، یعنی دانشجویان و اعضای هیأتعلمی است. بهطور سنتی، در مراکز آموزشی کشور، برای برخورد با چنین تخلفاتی، دانشجوی خطاکار بهدرجهای مجازات میشود. باید توجه داشت که جریمه دانشجویان، گرچه ضروریست ولی بهتنهایی این معضل را برطرف نخواهد کرد چون زمان ماندگاری دانشجویان در محیط آکادمیک کوتاه بوده و بافت دانشجویی هر چند سال یکبار بهطور کامل عوض میشود (حافظه دانشجویی پاک میشود) و گروههای جدید بهسادگی میتوانند بهسمت ناراستیهای اسلاف خود کشانده شوند.
کمی دقت نشان میدهد که گروه سوم، یعنی اساتید، که میتوانند مؤثرترین نقش را در این مسئله داشته باشند، اغلب مورد غفلت قرار میگیرند. این در حالی است که ترکیب و بافت استادان یک مرکز آموزشی معمولا برای چند دهه ثابت باقی میماند و این حافظه تاریخی طولانی مدتتر اعضای هیأتعلمی، باعث میشود که اقدامات در مورد این گروه ماندگاری و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
وقتی در یک اداره از کارمندی خطایی سر میزند، این فرد میتواند با جریمههایی از درج در پرونده، کسر رتبه تا اخراج، روبرو شود. بهطور مشابه وقتی یک نظامی خطایی را مرتکب میشود ممکن است خلع درجه شده و یا توسط دادگاه نظامی جریمههای سنگینتری را متحمل شود. متاسفانه چنین روالی در مورد اعضای هیأتعلمی دانشگاهها جاری نبوده و اگر در آییننامهها هم وجود داشته باشد، در عمل بهاجرا در نمیآید.
چرا اساتیدی که برای طی هر چه سریعتر مدارج آکادمیک بهطور همزمان سرپرستی پایاننامههای ارشد و دکتری متعددی را تقبل میکنند، تا حدی که فرصت یکبار مرور پایاننامهها و مقالات تهیه شده را هم ندارند، در این فرایند فراموش شدهاند. اینگونه استادان، که اغلب برای گذران زندگی، مشغلههای دوم و سوم داخل و خارج آموزش عالی نیز دارند، باید مسئولیتپذیر بوده و در صورتی که پایاننامهای را که سرپرستی میکنند یا مقالهای را که نامشان در آن درج شده، تقلبی از کار در آمد، پیامدهای آنرا بپذیرند.
خلاصه اینکه، برای حل این مشکل نمیتوان زیاد بهاقدامات بیرون از آموزش عالی دل بست. در چنین شرایطی، این وظیفه دانشگاهیان است که خود بهپاکسازی محیط آکادمیک از این گونه ناراستیها بپردازند. و بهتر اینست که پاکسازی را از خود، یعنی اعضای هیئتعلمی آغاز نمایند. به این منظور پیشنهاد میشود که آییننامههای موجود بازنگری شده و روال جدیدی درنظرگرفته شود، که در آن وظایف و مسئولیتهای اعضای هیئتعلمی به طور شفاف تعیین شده و هزینههای مترتب بر عدول از روال عادی، مشخص گردد. بهدنبال آن میتوان نسبت بهاجرای بدون تبعیض این تصمیمات اقدام نمود. هزینه چنین ناراستیهایی میتواند از درج در پرونده عضو هیأتعلمی آغاز شده، بهآگهی مراتب جهت عموم، کسر مرتبه علمی (مثلا از دانشیاری به استادیاری) و در صورت تکرار اخراج از محیط آکادمیک منجر شود.
برای کمک بهمسئولان، جهت پیگیری این امر، پیشنهاد میشود که فایلهای حاوی نسخۀ کامل پایاننامههای انجام شده در سطح ملی، در مرکزی مثل IRANDOC، در معرض دید عموم قرار گیرد. همچنین پیشنهاد میشود تا نسبت بهتهیه نرمافزارهای مناسب برای مقابله متون پایاننامهها و مقالات بهزبان فارسی، درست بهگونهای که هماکنون در مورد مقالات انگلیسی انجام میشود، اقدام شود. بهاین ترتیب، در سیستم گشودهای که ایجاد خواهد شد این امکان وجود خواهد داشت که تعداد بیشتری از علاقمندان، پیگیر کشف حقایق و زدودن این گونه ناراستیها باشند.
ح. م.، شهریور 1393
فایل pdf این متن، از لینک مقابل قابل دریافت است. |