سبکهای یاددهی-یادگیری
اساتید دارای سبکهای تدریس مختلفی بوده و دانشجویان نیز دارای سبکهای یادگیری متفاوتی میباشند. بهترین و ماندگارترین یادگیری زمانی اتفاق میافتد که سبک تدریس استاد و سبک یادگیری دانشجویان با هم نزدیک باشد. این شرایط کمتر در آموزشهای استادمحور اتفاق میافتد. امروزه روشهای آموزش دانشجومحور افقهای جدیدی را گشودهاند. این روشها دانشجویان را بهطور مستقیم درگیر فعالیتهای فکری و حل مسائل مینماید. با درگیرکردن دانشجویان بهتفکر در باره مفاهیم، بهویژه ایدههای تازه، ایشان نهتنها بیشتر یاد میگیرند، بلکه فرا میگیرند که چه و چگونه یاد بگیرند. این فرایند انگیزه دانشجویان را بهکسب دستاوردهای یادگیری درس و ایجاد عادت یادگیری مداوم، افزایش میدهد.
دانشجویان بهصورتهای مختلفی مطالب درسی را یادمیگیرند. از آنجمله است دیدن، شنیدن، کار منفرد یا در گروه، استدلال منطقی یا درک، تجسم کردن و یا مدلسازی. روشهای آموزش نیز متنوع است. برخی از آموزشگران سخنرانی را ترجیح میدهند، گروهی دیگر بر بحث در کلاس تأکید میکنند، برخی بر اصول تمرکز یافته و برخی نیز بر کاربردها، و بالاخره دستهای بر محفوظات تمرکز میکنند و برخی بر فهمیدن. میزان یادگیری دانشجویان در کلاس، در کنار عوامل دیگر، بهتطابق بین سبک یادگیری ترجیحی دانشجویان و سبک آموزش استاد، بستگی دارد. در روش سنتی آموزش دانشگاهی، بیشتر وقت کلاس بهسخنرانی استاد و نگاه کردن و گوش دادن دانشجویان میگذرد. دانشجویان به تنهایی تکالیف را انجام داده و کارگروهی تشویق نمیشود. در مقابل، در روشهای دانشجومحور، تمرکز فعالیتها از آموزشگر به فراگیر منتقل میشود. بهزبانی، در این روشها مسئولیت ساماندهی آنچه باید فراگرفته شود بهخود دانشجو واگذار میشود. مهمترین این روشها عبارتند از یادگیری فعال، که در آن دانشجویان بهطور مؤثر درگیر آنچه میآموزند میشوند، به سؤالات پاسخ داده، خود سؤالاتی را طرح کرده، وارد بحث شده، و مطالب را توضیح میدهند. در یادگیری مشارکتی دانشجویان بهصورت گروهی، تحت شرایطی که هم کارگروهی مؤثر و هم مسئولیت فردی ایشان اقناع شود، بهروی تکالیف یا پروژهها، کار میکنند. در یادگیری مسئلهمحور، ابتدا سؤالی طرح شده و سپس دانش و مهارتهای لازم برای حل آن مسئله، بهتدریج در اختیار دانشجو قرارمیگیرد. روشهای دانشجومحور برتری بارزی بهروش سنتی استاد محور دارند.
تواناییها، نگرشها، علاقهها، جاهطلبیها، و میزان انگیزه دانشجویان یک کلاس نیز بسیار متنوع است. در نتیجه، روش تدریسی که ممکن است برای برخی از این دانشجویان موثر باشد، برای برخی دیگر تأثیر چندانی نخواهد داشت. بهعنوان مثال، یک دانشجوی مهندسی ممکن است بهنظریههای محض و مدلهای ریاضی علاقه داشته، در صورتیکه دانشجوی دیگر دریافت بهتری از مسائل دنیای واقعی، مثل فعالیتهای آزمایشگاهی داشته باشد. در چنین شرایطی، یک درس تئوری و متکی بهریاضیات مورد علاقه گروه اول بوده و درسی با محتوی بیشتر عملی، تجربهای مناسب برای گروه دوم بهحساب خواهد آمد. سبک یادگیری روشی است که برطبق آن دانشجویان دادهها را کسب و پردازش میکنند. آگاهی از سبکهای یادگیری اطلاعات خوبی از روشهای تدریسی که دانشجویان بیشترین و کمترین علاقه را بهآنها دارند، بهدست میدهد. اگر سبکهای غالب مورد علاقه دانشجویان خود را بدانیم، خواهیم توانست یک آموزش متعادل را طراحی کنیم، بهنحوی که همۀ دانشجویان مطالب را بهروشی که بیشتر ترجیح میدهند، فرابگیرند. بهاین ترتیب، از دلسردی آنها نسبت بهآموزش جلوگیری کرده و در مواردی آنها را نسبت بهسبکی که دوست ندارند نیز بهتدریج علاقهمند خواهیم ساخت.
تاکنون چندین تقسیمبندی برای سبکهای یادگیری در آموزش مهندسی، ارائه شده است. یکی از این تقسیمبندیها دارای چهار بعد است که هر یک از آنها از دو بخش تشکیل یافته است. یادگیران حسی یا درکی، یادگیران دیداری یا شفاهی، یادگیران کنشی یا فکری، و یادگیران ترتیبی یا یکپارچه.
- در یادگیران حسی یادگیری بهتوسط مشاهده و گردآوری اطلاعات توسط حواس انجام میشود. این گروه علاقهمند بهیادگیری حقایق، دادهها و تجربه کردن، تمایل بهحل مسائل بهروشهای استاندارد و عدم تمایل بهپیچیدگیها دارند. این در حالی است که یادگیران درکی بهدریافت غیرمستقیم توسط ناخودآگاه و با تفکر و تصور رغبت نشان میدهند. این گروه علاقهمند بهاصول و نظریهها و کشف روابط، تمایل بهنوآوری و بیعلاقه بهتکرار هستند.
- یادگیران دیداری آنچه را ببینند بهتر بهیاد میآورند. این گروه ارائه بصری مطالب، بهصورت شکل، نمودار، فلوچارت، فیلم، نمایش و مانند آن را ترجیح میدهند. در مقابل، یادگیران شفاهی اطلاعات را بیشتر از کلمات کسب کرده و مطالب نوشته شده یا توضیحات شفاهی را ترجیح میدهند.
- در یادگیران کنشی درک اطلاعات بیشتر به توسط انجام کاری در باره آن انجام میشود. این گروه علاقهمند بهکارگروهی هستند. این در حالی است که در یادگیران فکری درک اطلاعات بیشتر بهتوسط تفکر در باره آن صورت گرفته و این گروه علاقهمند بهکار فردی هستند.
- فهمیدن در یادگیران ترتیبی بهصورت گامهای منظم و طی مسیر منطقی انجام می شود. این گروه تمایل بهیادگیری در مراحل و قدمهای کوتاه و طی مراحل برای رسیدن بهجواب دارند. در مقابل، یادگیران یکپارچه تمایل بهیادگیری با گامهای بلند و جهشهای بزرگ هستند. این گروه وقتی که تصویر کلی را بهدست آورند مسایل مهم را بهسرعت حل میکنند. یادگیران یکپارچه کلنگر و دارای تفکر سیستمی هستند.
برطبق این مدل، در یک ساختار سامانیافته آموزشی، یادگیری را میتوان یک فرایند دو مرحلهای، شامل دریافت اطلاعات و پردازش آن، در نظر گرفت. در مرحلۀ دریافت، اطلاعات بیرونی (قابل کسب توسط حسها) و اطلاعات درونی (حاصل کنش درونی) در اختیار دانشجو قرار گرفته و او مطالبی را که پردازش خواهد کرد، انتخاب و از بقیه صرفنظر میکند. مرحلۀ پردازش میتواند شامل بهخاطر سپردن محض، فکری یا کنشی، و درونگرایانه یا با ارتباط با دیگران باشد. دستاورد حاصله نیز فراگرفتن مطالب توسط یکی از حسها است. سبک یادگیری دانشجویان را میتوان برحسب نحوۀ دریافت و پردازش دادهها توسط آنها، طبقهبندی کرد. بههمین ترتیب میتوان مدلی برای نحوۀ آموزش و تدریس آموزشگران نیز عرضه نمود، که روشهای تدریس را برمبنای همخوانی با روشهای یادگیری، دستهبندی نماید.
در مدل پیشگفته، سبک یادگیری با توجه بهنوع اطلاعات دریافتی، نحوۀ دریافت اطلاعات، روش پردازش اطلاعات و شیوه درک مطالب توسط فراگیر، تعیین میشود. سبک تدریس نیز با توجه به محتوی مطالب ارایه شده، روش ارائه مطالب، نحوۀ مشارکت دانشجویان و چشمانداز ارائه مطالب، تعیین میشود. تدریس دانشجومحور به دنبال آن است که با نزدیک کردن هر چه بیشتر سبک تدریس استاد بهسبکهای یادگیری دانشجویان، میزان یادگیری و ماندگاری آنرا افزایش دهد. در سالهای اخیر گروهی بهاعتبار این گونه دستهبندیها، برای سبکهای یاددهی-یادگیری، شک نموده اند. پژوهشها در این زمینه در حال انجام است. برای آگاهی بیشتر از سبکهای یاددهی و یادگیری؛ و بهکارگیری روشهای نوین دانشجومحور در آموزش مهندسی، به مقاله پیوست یا کتاب نوآوری در آموزش مهندسی، انتشارات دانشگاه تهران، مراجعه بفرمایید.
ح. م. دی ماه 1392
فایل pdf این متن، از لینک مقابل قابل دریافت است. |