پرسش و پاسخ و یادگیری
پرسش و پاسخ در کلاس، بخش مهمی از فرایند یاددهی و یادگیری مؤثراند. طرح پرسش مناسب، زمینه را برای یک محیط یادگیری فعال فراهم میکند. سؤال میتواند کاری بیشتر از سنجش محفوظات و دانستههای دانشجویان، انجام دهد. پرسشهای چالشی، جذاب و مؤثر، شرایط مناسبی برای بحث در کلاس فراهم میکنند و دانشجویان را تشویق میکنند تا درک خود را از مفاهیم کلیدی کشف و اصلاح کنند. در اولین جلسه درس روشن کنید که در طول تدریس سؤالهای متعددی خواهید پرسید و مایل به پاسخگویی و تعامل هر چه بیشتر دانشجویان هستید. سؤالهایی که در طی تدریس در کلاس طرح میشود باید بهگونهای باشد که توجه دانشجویان را جلب کند، کنجکاوی آنها را برانگیزد، نکات کلیدی را تقویت کند و یادگیری فعال را تشویق نماید. پرسیدن سؤال در خلال تدریس مزایای زیادی دارد:
- میزان درک دانشجویان از مطالب را آشکار میکند.
- روشی برای حفظ توجه و تقویت مشارکت دانشجویان است.
- اجازه میدهد تا موارد مهم مرور، تکرار، تأکید و یا خلاصه شود.
- باعث تحریک بحث و تفکر خلاق و نقاد میشوند.
- میتواند نحوۀ تفکر دانشجویان را مشخص کند.
- عامل مهمی در موفقیت بحث گروهی است.
- میتواند به ساماندهی مؤثرتر درس کمک نماید.
کاراترین پرسش آن است که مخاطب را بهتفکر بیاندازد. چنین پرسشی، جهت کسب بازخورد از میزان درک دانشجویان، و تصحیح برداشتهای نادرست آنها از مطالب تدریس شده، وقتی سؤالی برای کلاس طرح میشود. تعدادی از دانشجویان جواب صحیح (مثلا %60) و تعدادی جواب غلط میدهند. به دنبال آن استاد یا یکی از دانشجویان، پاسخ صحیح را ارایه میدهد. تا چه حد اطمینان داریم که آن 40% گروه دوم، پاسخ ارایه شده برای سؤال یا مسئله را، درک کرده باشند؟ یک پیشنهاد برای اطمینان از این امر، طرح سؤالهای مفهومی است.
سؤالهای مفهومی
سؤالهای مفهومی1 روش مناسبی برای ارتباط با دانشجویان بوده و در هر بخش از تدریس و تقریبا در همۀ رشتهها، قابل اجرا است. این پرسشها میتوانند دانشجویان را بهیادگیران فعال تبدیل کرده و علاوه بر آن، سطح علاقه و درک آنها را نیز بسنجد. دانشجویان نیز سؤالهای مفهومی را میپسندند، زیرا بازخوردی را کسب میکنند که بهآنها در برنامهریزی برای مطالعۀ درس کمک میکند. سؤالهای مفهومی اغلب پرسشهای چند جوابیاند که جهت کسب بازخورد از میزان درک و برداشت دانشجویان، و تصحیح برداشتهای نادرست آنها از مطالب تدریس شده، طرح میشوند. سؤالهای مفهومی را میتوان در نقاط حساس سخنرانی طرح کرد. در این روش، سؤال همراه با گزینههای پاسخش، بهروی تخته نوشته شده و یا بر پرده، نمایش داده میشود؛ و بعد از یکی دو دقیقه از دانشجویان خواسته میشود که موافقت خود را با هر یک از گزینههای پاسخ، با بلند کردن دست، نشان دادن کارت رنگی و یا استفاده از کلیکر یا تلفن همراه، انجام دهند. طرح سؤالها و آزمونهای مفهومی، و حل مسئله بهصورت گروهی، از روشهای مؤثر یادگیری فعال است. طرح سؤالهای مفهومی، بهویژه در کلاسهای پرجمعیت، کارساز است. بهبود توانایی درک مفاهیم، افزایش توانایی حل مسئله، توسعه مهارتهای ارتباطی و توسعه یادگیری مشارکتی، از جمله مزایای سؤالهای مفهومی است. سؤالهای مفهومی را به صورتهای مختلفی میتوان طرح و به اجرا درآورد. به عنوان مثال:
- طرح سؤال مفهومی
- دادن فرصت فکر کردن به دانشجویان
- پاسخگویی فردی دانشجویان (توسط کلیکر یا تلفن همراه)
- بازخورد نتایج کسب شده به کلاس
- بحث در گروههای چند نفره، در مورد سؤال
- ارایه پاسخ گروهها به سؤال
- توضیحات تکمیلی استاد یا یکی از دانشجویان
سؤال مفهومی را میتوان به روشهای مختلفی به کلاس عرضه کرد. به صورت عملی، با نمایش فیلم یا اسلاید، استفاده از گچ و تخته و یا به صورت طرح شفاهی توسط استاد. در ادامه یک نمونه سؤال مفهومی را که بهصورت عملی در یکی از کلاسهای دانشگاه MIT طرح شده، مرور میکنیم. این سؤال بهمنظور کنترل درک دانشجویان از مطالب تدریس شده در مورد قانون ارشمیدس است.
مثال: سؤال مفهومی سنگ شناوردر کاسه بلورین کوچکی که به روی یک ظرف پر از آب شناور است قطعه سنگی را قرار میدهیم. کاسه بهدلیل افزوده شدن سنگ کمی در آب فرو میرود. حال سنگ را از داخل کاسه برداشته و به داخل ظرف آب میاندازیم (شکل). چه تغییری در شرایط سطح آب داخل ظرف ایجاد میشود؟
- تا حدی بالا میرود.
- در جای خود میماند.
- تا حدی پایین میرود.
فرایند 7 مرحلهای پیش گفته را برای این سؤال بهکار میگیریم و در پایان مرحله 6، با ارایه مطالب تکمیلی زیر، پروندۀ این سؤال را میبندیم.
وقتی سنگ در کاسه است جرم آب جابجا شده، برای شناور نگهداشتن کاسه، برابر با جرم سنگ است. چگالی آب کمتر از چگالی سنگ است، بنابراین آب جابجا شده بیش از حجم سنگ است. وقتی سنگ به ته ظرف انداخته می شود، آب به اندازه حجم سنگ جابجا میشود. در نتیجه سطح آب ظرف پایینتر میرود. hi >hf |
به این ترتیب است که میتوان مطمئن شد که تعداد هر چه بیشتری از دانشجویان پاسخ سؤال را درک کردهاند.
سطح پیچیدگی سؤال
سؤالی که پاسخگویی به آن صرفا محتاج به یادآوری و بازگویی آنچه پیشتر بهخاطر سپرده شده است، زیاد کارساز نیست. این نوع سؤال بهطور معمول پایینترین سطح تفکر شناختی را میسنجند. میزان پیچیدگی سؤالها، با توجه به پیشینه دانشجویان، هدفهای یادگیری درس و مطالب تدریس شده انتخاب میشود. با طرح سؤالهای مناسب، میتوان هر شش سطح تفکر شناختی بلوم-آندرسون را، سنجید.
- یادآوری کردن: آیا دانشجو میتواند اطلاعات را بهخاطر آورد؟ مثال: «کی، چی، کی، کجا، چطور...؟»، یا «... را بیان کنید».
- درک کردن: آیا دانشجو میتواند ایدهها یا مفاهیم را توضیح دهد؟ مثال: «... را تعریف کنید»، یا «... را خلاصه کنید»، یا «... را تشریح کنید».
- به کاربردن: آیا دانشجو میتواند اطلاعات را به روشی تازه، بهکارگیرد؟ مثال: «چگونه ... مثالی از ... است؟»، یا «چگونه ... به ... مرتبط است؟»، یا «چرا ... مهم است؟»
- تجزیه و تحلیل کردن: آیا دانشجو میتواند بخشهای مختلف را از هم تشخیص دهد؟ مثال: «بخشها یا ویژگیهای ... کدامست؟»، یا «... را بر اساس ... طبقهبندی کنید»، یا «طرح کلی و یا نمودار… را تهیه کنید»، یا «نقاط اشتراک (یا اختلاف) ... با ... چیست؟، یا «چه شواهدی را میتوانید برای ... ارایه کنید؟».
- قضاوت کردن: آیا دانشجو میتواند یک وضعیت یا تصمیم را توجیه کند؟ مثال: «آیا موافقید که ...»، یا «در مورد ... چه نظری دارید؟»، یا «مهمترین جزء ... چیست؟»، یا «موارد زیر را به ترتیب اولویت ... قرار دهید»، یا «در مورد ... چه تصمیمی میگیرید»، یا «از چه ملاکهایی برای ارزیابی ... استفاده میکنید؟».
- نوآوری کردن: آیا دانشجو میتواند یک محصول یا ایده جدید را بیافریند؟ مثال: «از ... چه چیزی را پیشبینی و یا استنتاج میکنید؟»، یا «چه ایدههایی را میتوانید به ... اضافه کنید؟»، یا «چگونه میخواهید یک ... جدید را ایجاد یا طراحی کنید؟»، یا «اگر ... را ترکیب کنید چه اتفاقی می افتد؟»، یا «چه راهحلهایی را برای ... پیشنهاد میکنید؟».
نوع سؤال
سؤالها را میتوان به دو دسته باز و بسته تقسیم کرد. سؤال بسته2 پاسخ یکه دارد، که میتواند بله یا خیر یا انتخاب بین چند گزینه باشد. سؤال بسته میتواند بهسرعت میزان و نحوۀ درک مطلب توسط دانشجویان را بررسی کند. این نوع سؤال به ویژه در کلاسهای پر جمعیت، کارایی زیادی دارد. امروزه، با وجود نرمافزارهای خاص پاسخگویی (مثل کاهوت3)، دانشجویان از طریق تلفن همراه خود پاسخ بله یا خیر و یا گزینه مناسب از یک سؤال چند جوابی را انتخاب میکنند. در این روش، آمار پاسخها و نمودار آن، بدون مشخص شدن پاسخدهندهها، بهطور همزمان در پرده نشان داده میشود. از سوی دیگر، مدرس میتواند عملکرد تک تک دانشجویان را در طول جلسات درس، پیگیری نماید. تکلیف این هفته را انجام داده اید؟ کدام آزمایش را قرار است انجام بدهید؟ کدام درس را بیشتر دوست دارید؟ چه کسی رئیس دانشکده شده است؟ نمونههایی از سؤالهای بسته و با پاسخ یکه هستند. همانگونه که در مثالهای بالا دیده میشود سؤالهای بسته بیشتر با عباراتی مثل: چه کسی، کجا، یا کدام، شروع میشوند.
از سوی دیگر، یک پرسش باز4 دارای پاسخهای متعدد بوده و میتواند نحوۀ تفکر و پردازش اطلاعات توسط دانشجویان را نشان دهد. با طرح سؤال باز، به ویژه در کلاسهای کم جمعیت، شرایط بحث و تعامل دانشجویان فراهم میشود. با بحث گروهی در مورد سؤالها، دانشجویان فرصت یادگیری از دیدگاههای مختلف را پیدا میکنند. چرا این رشتۀ تحصیلی دانشگاهی را انتخاب کردید؟ چگونه میخواهید دورۀ کارشناسی را در کمتر از هشت نیمسال تمام کنید؟ چطور میخواهید این پروژه را انجام دهید؟ نمونههایی از سؤالهای با انتهای باز هستند. سؤالهای باز بیشتر با کلماتی مثل: چطور، چرا، و چگونه، شروع میشوند.
پرسش و پاسخ مؤثر
برای اینکه فرایند پرسش و پاسخ در کلاس اثر بخش باشد درنظر گرفتن نکات زیر، کارساز خواهد بود:
- زمان طرح سؤال: قبل از شروع کلاس چند سؤال کلیدی طرح کنید و تصمیم بگیرید که در چه زمانی میخواهید هر یک از آنها را مطرح کنید. در جلسات مختلف، شکل و سطح پرسشها را تغییر دهید. سؤالها را در مراحل ابتدایی جلسه برای تحریک توجه و سنجش میزان دانش قبلی دانشجویان، در اواسط جلسه برای شکستن یکنواختی سخنرانی، و در پایان آن برای مرور ایدههای اصلی مطرح شده در درس، و گردآوری نظرات برای جلسات آتی، استفاده کنید. در این رابطه از یک روال یکنواخت اجتناب کرده و زمان طرح سؤال را در هر جلسه تغییر دهید. طرح سؤالهای با پاسخ کوتاه، در ابتدا یا انتهای یک جلسه از درس، بازخوردهای مناسبی را در اختیار آموزشگر قرار میدهد. در آغاز جلسه مثل: «یکی دو نکته مهم که از جلسه گذشته به خاطر میآورید کدامست؟». در پایان جلسه مثل: «چه نکاتی از مطالب مطرح شده در این جلسه، نیاز به توضیح بیشتر دارد؟».
- سطح سؤالها: سؤالهایی بپرسید که دانشجویان بتوانند پاسخ بدهند. سؤال مؤثر برای دانشجویان معنادار و قابل درک است. این نوع سؤال دانشجویان را به چالش میکشد، اما خیلی سخت نیست. هر بار فقط یک سؤال بپرسید و مطمئن شوید که به وضوح بیان شده است. طرح بیش از یک سؤال دانشجویان را سردرگم میکند.
- ترغیب مشارکت: از پرسیدن سؤالهایی که پاسخ آنها آری یا نه باشد، اجتناب کنید. با پرسیدن اینگونه سؤالها نمیتوان بحث را ادامه داد یا یک محیط یادگیری فعال را ایجاد کرد. سؤالهای با انتهای باز که چند پاسخ صحیح دارند، بهتر میتوانند دانشجویان را درگیر کنند.
- اجتناب از تعجیل: بعد از طرح سؤال، فرصتی برای فکر کردن بهدانشجویان بدهید. بهاین ترتیب تعداد بیشتری از دانشجویان گوشهگیر را ترغیب بهپاسخگویی خواهید کرد. تحقیقات نشان میدهد که مدرسان بسیار کم و بهطور متوسط حدود یک تا سه ثانیه منتظر پاسخ دانشجویان میمانند.
- گسترش مشارکت: همۀ کلاس را در فرایند پرسش و پاسخ درگیر کنید. برای پاسخگویی بهسؤالها، از داوطلبان استفاده نکنید. این رویه بسیاری از دانشجویان را بینیاز از بررسی جدی و پاسخگویی بهپرسشها میکند. وقتی بهپرسش یا نظر یک دانشجو پاسخ میدهید بیشتر توجه خود را بهکلاس (75%) و تاحدی به دانشجوی پرسشگر (%25)، داشته باشید (قاعده 75/25).
- پرهیز از یکنواختی: واکنشهای خود نسبت به پاسخ دانشجویان به سؤالات را، با استفاده از روشهای زیر، تغییر دهید. آنچه را که دانشجو گفته است را مجدداً تکرار کنید تا بر موضوع تاکید شود. از دانشجو دعوت کنید تا توضیح بیشتری بدهد: «درباره ... بیشتر به ما بگو». یا «درست میگویی، و برای تکمیل آن بد نیست اضافه کنم که ...»؛ یا «به نکته خوبی اشاره کردی، من به آن فکر نکرده بودم». از دانشجویان بخواهید که استدلال خود را برای پاسخ به سؤال چند گزینهای توضیح دهند و بگویند که چرا پاسخهای دیگر نادرست هستند
- تشکر از مشارکت: از دانشجو، برای پرسیدن سؤال یا ابراز نظر با عباراتی مانند «سؤال خوبی است» و «از اینکه آن را با ما به اشتراک گذاشتی متشکرم»، قدردانی کنید. به این ترتیب دانشجویان به پرسیدن سؤال، و در میان گذاردن نظراتشان، ترغیب میشوند.
- تشویق تعامل دانشجویان: سعی کنید نظرات خود را طوری ساختار دهید که دانشجویان را به تعامل با یکدیگر تشویق کند، «مریم، به نکته خوبی اشاره کردی، آیا میتوانی آنرا با آنچه قبلاً علی گفت، مرتبط کنی؟». وقتی از دانشجویان خواسته میشود که به یکدیگر پاسخ دهند، توجه آنها بیشتر جلب میشود. در مواردی میتوان از دانشجویان خواست که سؤال طرح کنند و بقیه پاسخ دهد.
- پرهیز از سؤال بینتیجه: وقتی سؤال مبهم است، دانشجویان مطمئن نخواهند بود که سؤال را درست فهمیده باشند. در چنین حالتی، ممکن است از تلاش برای پاسخ دادن خودداری کنند. دیگر اینکه، اکثر دانشجویان به سؤالهایی چون: «آیا همه متوجه شدید؟»، یا «سؤال دیگری هست؟»، پاسخ نمیدهند.
ساماندهی تدریس بر مبنای پرسش
ساختار یک جلسه تدریس را می توان بر مبنای پرسش و پاسخ تنظیم کرد:
- تدریس: ارایه دو تا سه نکته کلیدی که باید فراگرفته شوند در 15-8 دقیقه
- طرح سؤال: در اسلاید، روی تخته یا بهطور شفاهی. سؤال میتواند هر سطحی داشته باشد.
- مکث: فرصت به دانشجویان تا در بارۀ پاسخ آن فکر کنند و یا با هم مشورت کنند.
- ادامه تدریس: ارایه برای 15 تا 8 دقیقه دیگر. حاوی پاسخ به سؤال قبلی و نحوۀ دستیابی به آن
چند بار تکرار این چرخه، در سطوحی که بهتدریج پیچیدهتر میشوند، یادگیری عمیقتری را بهدنبال دارد. بسته به محتوای درس، فواصل تدریس میتواند کوتاهتر و مثلا 5 تا 8 دقیقه باشد.
دکتر حسین معماریان
اسفند 1401
منابع
معماریان حسین. نوآوری در آموزش مهندسی، انتشارات دانشگاه تهران، 439 صفحه، 1391.
Angelo, T. A., and Cross, K. P. .1993 Classroom Assessment Techniques: A Handbook for College Teachers, 2nd ed., Jossey-Bass, San Francisco, California
Center for Teaching Exceedance, University of Waterloo (accessed Sept. 2019)
Goodhew Peter. 2011. Concept questions in Engineering: the beginning of a shared collection. Proceedings of the 7th International CDIO Conference, the Technical University of Denmark, Copenhagen, June 20 - 23, 2011
MIT Open Learning. Learning Approaches Webinar Series: Active Learning
فایل pdf این متن، از لینک مقابل قابل دریافت است. |
[1] concept questions