تشکیل دفتر دادوری، در مراکز آموزش عالی
در یک محیط آموزشی، که حقی از یکی از ذینفعان زائل شود و امکان دادخواهی وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار نتایج آموزشی دلخواه را داشت. دانشجویی که فکر میکند استادش حق او را پایمال کرده، کارمندی که بر این باور است که دانشکده قدر او را نمیداند و استادی که عملکرد دانشگاه را مانع پیشرفت خود میداند، همه نیاز به دادخواهی دارند ولی اغلب نمیدانند که شکایت خود را با چه مرجعی در میان بگذارند. نمونههایی از مشکلات ذینفعان آموزش عالی، که نیاز بهدادخواهی دارد، در جدول 1 آمده است.
جدول 1. بهکجا برم شکایت
- دانشجوی کارشناسی دانشکده ... هستم که در یک درس برای سومین بار نمره مردودی گرفتهام. این در حالی است که نمراتم در دروس دیگر کم و بیش خوب بوده و مردودی نداشتهام. سه بار مردودی من در این درس بههیچ وجه مبنای علمی نداشته و ناشی از یک کار کودکانهایست که اول بار که این درس را گرفتم، در کلاس انجام دادم.
- دانشجوی کارشناسیارشد دانشکده ... درس ... هستم. استاد این درس از ابتدای نیمسال رد کردن نمره نهایی درس را منوط به سابمیت یک مقاله پژوهشی داخلی یا خارجی از موضوع درس نموده است. این در حالی است که در این فرصت کوتاه چنین امکانی برای من وجود ندارد.
- دانشجوی دکتری دانشکده .... هستم. چهار سال از شروع دوره دکتریم میگذرد. با وجود آنکه پیشرفت خوبی در پژوهش داشتهام و یک مقاله ISI را نیز از نتایج آن به چاپ رساندهام ولی استادم میگوید تنها پس از چاپ مقاله دوم اجازه دفاع میدهم. شنیدهام که بر طبق مقررات دانشگاه چاپ یک مقاله ISI کافیست.
- عضو انجمن علمی دانشجویان دانشکده ............ هستم. مدیریت دانشکده از ما خواسته است که دفترمان را که برای 20 سال در اختیار داشتهایم تخلیه کنیم و به یک محل کوچک و نامناسب نقل مکان نماییم، بدون آنکه دلیلی برای آن ذکر شود. بهنظر میرسد که این امر بهگونهای گوشمالی انجمن علمی توسط مدیریت جدید دانشکده باشد.
- کارمند آموزش دانشکده ... هستم. بهگواهی اساتید، دانشجویان و همکاران؛ در طول سالهای خدمت در کارم فردی ساعی، امین و موفق بودهام. متاسفانه بهدلیلی که نمیتوانم در این دادخواست بنویسم، و شفاها عرض خواهم کرد، مسئول مستقیم من، همواره از معرفی من بهعنوان کارمند نمونه اجتناب مینماید.
- متقاضی استخدام هیأتعلمی هستم که دو سال پیش در دانشکده ... مصاحبه استخدامی و سخنرانی مرتبط با آنرا انجام داده و متعاقب آن توسط کمیته جذب دانشکده، مورد تأیید قرار گرفتهام. متاسفانه، ظاهرا یکی از اساتید صاحب نفوذ دانشکده کارشکنی میکند و پرونده استخدام من بعد از دو سال بهنتیجه نرسیده است.
- استادیار تازه استخدام در دانشکده ... هستم. با وجود سابقۀ آموزشی بسیار خوب و مشارکت فعال در فعالیتهای دانشکده و دانشگاه، متاسفانه در مدت مقرر نتوانستهام مقاله ISI جدیدی بهچاپ برسانم. این در حالی است که چند مقاله در حال بررسی در ژورنالهای معتبر دارم.
- استاد تمام دانشکده ... هستم،که بهتازگی بازنشسته شدهام. بهدلیل برخوردهایی که با مدیریت فعلی داشتهام تمام درسهایم را به کسان دیگر دادهاند، اسم و مشخصاتم را از وبسایت دانشکده حذف کرده و مایلند اطاق کارم را نیز هر چه زودتر تخلیه کنم. این در حالی است که هنوز چند دانشجوی ارشد و دکتری من دفاع نکرده اند.
شرایطی که در آن فرد، در یک محیط آموزشی، نیاز بهدادخواهی پیدا میکند، بهچند مثال جدول 1 محدود نمیشود. متاسفانه در اغلب موارد، چون مرجع یا محلی مشخصی برای دادخواهی وجود ندارد، این مسئله بهصورت آتش زیر خاکستر باقی میماند و دیر یا زود اثر خود را، بهصورتی اغلب منفی، در جای دیگر نشان میدهد. این در حالی است که بسیاری از برخوردها و منازعات ایجاد شده در محیطهای آموزشی ناشی از فقدان زبان مشترک و عدم درک متقابل است (شکل 1). این گونه مسائل را، پیش از آنکه تعمیق شده و بحران آفرین شوند، بهسادگی میتوان شناسایی و برطرف کرد.
شکل 1. برخوردهای ناشی از دیدگاه متفاوت[1]
ایجاد مرکز مشاوره، و استفاده از خدمات اساتید راهنما، دو روشی است که اغلب مراکز آموزش عالی، برای مقابله با اینگونه مسائل، بهکار میگیرند. متاسفانه مراکز و افرادی که در دانشگاه برای ارائه مشاوره درنظر گرفته شدهاند نمیتوانند راهگشای همۀ مشکلات پیش گفته باشند. بهعنوان مثال،در بسیاری از مراکز آموزش عالی کشور مرکزی برای ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی بهدانشجویان، تأسیس شده است. یک نمونه از این دفاتر، مرکز مشاوره دانشگاه تهران است که بهمنظور کمک بهدانشجویان جهت اداره و مدیریت مسائل عمده دوران زندگی دانشجویی، خدمات متنوعی را ارائه میکند. اهم خدمات این مرکز را میتوان در دو بعد، ارائه خدمات درمانی (مشاوره، رواندرمانی، مددکاری) و پیشگیری خلاصه نمود. مرکز مشاوره دانشگاه تهران، با در اختیار داشتن روانپزشک، روانشناس بالینی، مشاوره خانواده و ازدواج، مشاوره تحصیلی، مددکار، روانسنج و مشاوره مذهبی بر خدمات مشاوره و رواندرمانی تأکید دارد.
مسیر دیگر ارائه مشاوره بهدانشجویان در دانشگاه، اساتید راهنما هستند، که از بین اعضای هیأتعلمی علاقمند انتخاب میشوند. اساتید راهنما وظیفه دارند چند ساعت در هفته را بهملاقات حضوری با دانشجویان و مشاوره و راهنمایی آنها اختصاص دهند. متاسفانه، در اغلب موارد، هیچگونه آموزشی برای آمادهسازی اساتید راهنما، جهت انجام مشاوره مؤثر، ارائه نمیشود. از سوی دیگر، این مطلب که اهداف مشاوره با اساتید راهنما تا چه حد محقق شده است، معمولا مشخص نیست؛ زیرا ارزیابی مستقلی از نتیجۀ عملکرد اساتید راهنما، بهندرت صورت میگیرد.
با کمی دقت در شرح خدمات افراد و مراکزی که برای ارائه مشاوره در مراکز آموزش عالی درنظر گرفته شدهاند، مشخص میشود که این گروهها قادر نیستند کلیه مسائلی را، که نمونههایی از آنها در ابتدای این نوشته آمد، بهدرستی مدیریت کنند. وجود چالشهای مشابه در مراکز آموزش عالی کشورهای پیشرفته باعث شد که این مراکز اقدام بهراه اندازی مرکز جدیدی، برای دادخواهی ذینفعان، در کنار مراکز مشاوره موجود و اساتید راهنما، بنمایند.
دفتر خاصی که بهاین منظور در دانشگاههای کشورهای غربی ایجاد شده است Ombudsman office نام گرفته و فردی که مدیریت این مرکز را بهعهده دارد Ombudsman[2] نامیده میشود. بهعنوان برابر فارسی این مرکز، دفتر دادوری پیشنهاد میشود. مدیریت این دفتر را دادور بهعهده دارد. دفتر دادوری مکانی مستقل، بیطرف، امین و غیررسمی، برای در میان گذاردن مسائل و نگرانیهای آکادمیک و محل کار است (جدول 2). این مرکز واسطهای مستقل، برای رسیدگی بهشکایات، بهمنظور دستیابی بهراه حلهای عادلانه است. علاوه بر آن، زمانی که یک مسئله بهطور مکرر در محیط آموزشی اتفاق بیافتد دفتر دادوری تغییر در سیاستگذاریها و رویهها را پیشنهاد میدهد. این دفتر به دانشجویان، اعضای هیأتعلمی و کارکنان دانشگاه در شناسایی و ارزیابی گزینههای حل و مدیریت مناقشات کمک میکند، خدمات میانجیگری ارائه میدهد، و کارگاههایی با موضوع مدیریت تعارض برگزار میکند. ویژگی این نوع رسیدگی غیرقضایی، بهحداقل رساندن تشریفات و افزایش سرعتالعمل در بهنتیجه رسیدن شکایات است.
علاوه بر فرد صلاحیتداری که برای ریاست دفتر دادوری درنظر گرفته میشود، تعدادی از اساتید پیشکسوت، و ترجیحا بازنشسته نیز اغلب بهعنوان هیأت مشاوران این مرکز انتخاب میشوند. اعضای دفتر دادوری، بهخوبی با ساختار سازمانی دانشگاه آشنا هستند و میتوانند درباره خدمات، برنامهها، خطمشیها و عملکردهای دانشگاه اطلاعات مناسبی در اختیار شاکیان قرار دهند. دفتر دادوری، بهمنظور ارزیابی کارایی اقدامات انجام شده، گزارش عملکرد سالیانه خود را تدوین میکند.
جدول 2. اصول پایه دفتر دادوری
محرمانه | هویت مراجعان دفتر، و همچنین محتوای مکالمات آنها، محرمانه میماند. تنها استثنای محرمانه بودن زمانی است که خطر آسیب جدی وجود داشته یا گزینه معقول دیگری وجود نداشته باشد. در صورت موافقت دادخواه، جهت حل مشکل، با افراد درون مؤسسه نیز تماس گرفته میشود. | |
مستقل | دادور درمورد وظایف خود اختیار کامل اختیار دارد. این فرد در هیچ فرایند اداری یا قراردادی شرکت نمیکند. دادگر مستقل از ساختارهای عادی و پرسنلی مؤسسه عمل کرده و تنها به بالاترین سطح ممکن از سازمان گزارش میدهد. | |
بیطرف | تلاش دادور اجرای منصفانه فرآیند بررسی است. دادور هیچگونه سود یا زیان شخصی از نتیجه اختلاف مورد بررسی نمیبرد و از مواردی که ممکن است منجر بهتضاد منافع شود، اجتناب مینماید. | |
غیررسمی | دفتر دادوری مجوز تصمیمگیری از طرف مؤسسه آموزشی را ندارد و هیچ سابقۀ رسمی را حفظ نمیکند. همه اعضای جامعه دانشگاهی میتوانند، به طور داوطلبانه، با این دفتر مشورت نمایند. |
اولین دفتر دادوری آکادمیک در آمریکای شمالی، در سال 1965 در دانشگاه سایمون فریزر کانادا تأسیس شد. در حال حاضر همۀ دانشگاههای معتبر آمریکای شمالی، دارای چنین دفتری میباشند. با گسترش این مراکز، انجمنهای دادوران در هر کشور تأسیس شد. از بههم پیوستن «انجمن دادوران دانشگاهها و کالجها»[3]و «انجمن دادوران»[4]در سال 2005، «انجمن بینالمللی دادوران» (IOA)[5] تأسیس گردید. IOA بزرگترین انجمن بینالمللی فعالان حرفهای و سازمانی دادوران است که بیش از 600 عضو از سراسر جهان دارد . در مراکز آموزش عالی اروپا نیز دفتر دادگری تأسیس شده است. از بههم پیوستن این دفاتر، «شبکه اروپایی دادوران آموزش عالی» (ENOHE)[6]، ایجاد شده است. آذربایجان، اتریش، بلژیک، کرواسی، دانمارک، انگلستان، فرانسه، گرجستان، آلمان، ایرلند، اسرائیل، ایتالیا، لیتوانی، مالت، هلند، ایرلند شمالی، لهستان، پرتقال، اسکاتلند، اسپانیا، سوئد، سوئیس، اوکراین، گروهی از اعضای این شبکهاند.
..
دفتر دادوری و حکمرانی خوب
تأسیس دفتر دادوری، قدم مهمی در تحقق حکمرانی خوب در محیط آموزشی است. اصول حکمرانی خوب[7] اول بار در سال 1989، توسط بانک جهانی پیشنهاد شد[8]. بر طبق این سند، ضعف در بهکارگیری و عملی نمودن حکمرانی خوب، یکی از موانع رشد و توسعۀ کشورهاست. امروزه مراکز آموزش عالی کوشش بر این دارند که با اعمال اصول حکمرانی خوب، ضمن بالابردن کیفیت خدمات آموزشی، رضایت هرچه بیشتر ذینفعان آموزش عالی؛ یعنی دانشجویان، اساتید، کارکنان اداری، والدین دانشجویان، اتحادیهها، مدیریت، مؤسسات رقیب، جامعه محلی و دولت را بهدست آورند. در جدول 3 چکیدۀ اصول حکمرانی خوب فهرست شده است.
جدول 3. اصول حاکمیت خوب
- مشارکت: درگیری مستقیم، و یا غیرمستقیم ذینفعان در امور، از طریق آزادی بیان، تنوع دیدگاهها و سازماندهی یک جامعه مدنی.
- حاکمیت قانون: وجود چارچوب قانونی منصفانه، که توسط یک نهاد نظارتی بیطرف، برای حفاظت کامل از ذینفعان اعمال میشود.
- شفافیت: جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان بهآن، برای آگاهی همه از چگونگی اتخاذ و اجرای تصمیمات.
- پاسخگویی: پاسخگویی به ذینفعان در چارچوب قانونی و در زمانی مشخص.
- وفاق عمومی: فراهم نمودن زمینۀ ظهور نظرات متفاوت در عرصههای مختلف. رهنمون نظرات مختلف به سمتی که بیشترین همگرایی را با اهداف کل مجموعه و توسعۀ پایدار داشته باشد.
- حقوق مساوی: برخوردار بودن همه از فرصتهای برابر. سهیم بودن افراد، به تناسب فعالیت خود در منافع مجموعه
- اثربخشی و کارایی: برآورده شدن نیازهای ذینفعان توسط فرآیندهای اجرا شده توسط سازمان. تنظیم فعالیتها بهمنظور استفاده کارا از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست.
- مسئولیتپذیری: اینکه چه کسی و برای چه امری مسئولیت دارد باید بهطور مستند وجود داشته باشد. پاسخگویی بهکسانی که از تصمیمات یا اقدامات و اعمال قوانین تأثیر میپذیرند.
همانگونه که در جدول 3 دیده میشود، اغلب اصول «حاکمیت خوب»، ضرورت وجود دفتری را برای دادخواهی در محیط آموزشی، توجیه میکند. مرور عملکرد و گزارش سالیانه دفاتر دادگری دانشگاههای بزرگ دنیا، کارآمدی این دفاتر را به اثبات رسانده است. در مراکز آموزش عالی کشور ما نیز اگر این دفتر بهدرستی تشکیل، ساماندهی و مدیریت شود، بسیار راهگشا خواهد بود. ساز و کار تأسیس و راهاندازی یک دفتر دادوری در مقاله پیوست آمده است.
دکتر حسین معماریان، آذر ماه 1397
c[1] www.spkc.gov.lv
یک واژه سوئدی به معنی نماینده [2]k
c[3] University and College Ombuds Association (UCOA)0
n[4] International Ombudsman Association (IOA) v
k[5] The Ombudsman Association (TOA)j