طرزفکر و یادگیری
طرزفکر و انواع آن
طرزفکر [1] را میتوان مجموعه نگرشهای تثبیتشده یک فرد در نظر گرفت. طرزفکر، نحوه نگاه ما به دنیای اطراف و نگرش [2] نحوه تعامل ما با جهان، با توجه به دیدگاهمان است. طرزفکر به باور شخص نسبت به ثابت یا قابل تغییر بودن مواردی چون هوش و استعداد اشاره دارد. تحقیقات نشان داده که نگرش ما تأثیر بسیاری بر سبک زندگی ما و روش اداره و مدیریت آن دارد. طرزفکر یک صلاحیت کلیدی در یادگیری اجتماعی–عاطفی است. چند دهه پژوهش، رابطۀ قدرتمندی را بین طرزفکر و موفقیت نشان داده است. تحقیقات همچنین نشان میدهد که طرزفکر میتواند تغییر کند. پژوهشها دو نوع طرزفکر ثابت و رشد را شناسایی کرده است.
طرزفکر ثابت
فرد با یک ذهنیت ثابت، معتقد است که مواردی چون هوش و استعداد ویژگیهای ثابت هستند و نمیتوان آنها را تغییر داد. با داشتن این باور که صلاحیتها و تواناییها ثابت است، فرد در ذهن خود مجبور است که بارها و بارها خود را بهدیگران ثابت کند. این گروه وقت خود را صرف مستند کردن هوش یا استعداد خود میکنند، به جای اینکه آن را توسعه دهند. آنها همچنین معتقدند که استعداد به تنهایی و با کمترین تلاش باعث موفقیت میشود (Dweck, 2015).
.
طرزفکر رشد
فرد با ذهنیت رشد، معتقد است که هوش و استعداد میتواند از طریق ممارست و سختکوشی، به مرور رشد کند. علاقه به رشد و بهبود خود و عزم رسیدن به آن، حتی وقتی که کارها بهخوبی پیش نمیرود، نشانی از طرزفکر رشد است. افراد با طرزفکر رشد، موفقیت را حاصل تلاش زیاد، یاد گرفتن و بهبود مداوم خود میدانند. مطالعات نشان داده است که دانشجویانی که دارای طرزفکر رشد هستند، در مواردی که فعالیتی چالشبرانگیز باشد، انگیزه و اشتیاق بیشتری پیدا میکنند.
..
مقایسه طرزفکر ثابت و طرزفکر رشد
دانشجوی با طرزفکر ثابت معتقد است که هوش و استعداد ویژگیهای ذاتی هستند و تغییر نمیکنند؛ در مقابل، دانشجوی با طرزفکر رشد معتقد است که توانایی ذهنی میتواند در نتیجه تلاش، پشتکار و تمرین بهبود یابد. باورهای طرزفکر ثابت بر قضاوت متمرکز است، در حالی که باورهای طرزفکر رشد بر تغییر تمرکز دارد. بهزبانی دیگر، فرد با طرزفکر ثابت نگران این است که بقیه در موردش چگونه قضاوت میکنند؛ در مقابل، فرد با طرزفکر رشد بر روی پیشرفت و بهبود خود متمرکز است. با تغییر طرزفکر، از ثابت به رشد، عملکرد فرد بهتر میشود. به این منظور، فرد باید تغییر از چارچوب ذهنی«قضاوت کردن و قضاوت شدن»، به چهارچوب «یادگیری و کمک به یادگیری» را در دستور کار قرار دهد. خلاصه اینکه فرد باید به این باور برسد که «شدن» بهتر از «بودن» است. در جدول 1 عملکرد ذهنیت ثابت و ذهنیت رشد با یکدیگر مقایسه شده است.
چه میتوان کرد؟
مغز هرکس دارای مقدار ثابتی ذکاوت نیست بلکه همانند یک ماهیچه، با به کارگیری آن، تغییر کرده و قویتر میشود. هر چه بیشتر خود را به چالش بکشیم مغز ما بیشتر رشد خواهد کرد. به دانشجویانی که نتیجه ضعیفی در یک امتحان بهدست آوردند، این فرصت داده شد تا برگۀ امتحان همکلاسیهای خود را ملاحظه کنند. دانشجویان با طرزفکر رشد ورقۀ دانشجویان با نمره بسیار بهتر از خود را مرور کردند چون طبق معمول، بهدنبال تصحیح ضعفهای خود بودند. اما دانشجویان با طرزفکر ثابت و ایستا برگههای افرادی که نتیجه ضعیفتری از خودشان داشتند را بررسی کردند؛ چون این کار بهآنها حس بهتری نسبت به خودشان میداد. آموزشگران میتوانند با بهکارگیری ترفندهایی، ذهنیت دانشجویان را بهسمت طرزفکر رشد هدایت کنند.
- بهجای اینکه دانشجویان را به دو دستۀ قوی و ضعیف یا موفق و ناموفق تقسیم کنیم؛ بهتر است آنها را به دوگروه یادگیرنده و غیریادگیرنده تقسیم نماییم.
- علاوه بر نتیجه نهایی، به تلاشهای صورت گرفته در طول فعالیت درسی نیز ارج بگذاریم: «شما در این زمینه عالی عمل کردید. مطمئن هستم که خیلی سخت کار کردهاید»
- فرهنگ ریسکپذیری را تشویق کنید. به پذیرش چالشهای سخت بیش از دستیابی به موفقیت آسان، ارزش قائل شویم.
- بهعنوان بخشی از بازخورد کتبی به دانشجویان (به ویژه افرادی که عملکرد ضعیفتری دارند)، انتظارات بالای خود را، بیان کنید: «من این نظرات را به شما میدهم زیرا استانداردهای بالایی دارم و میدانم که میتوانید آنها را برآورده کنید.»
- به دانشجویان نشان دهید که اشتباه بخشی از فرایند یادگیری است.
- علاوه برنمایش کارهای تکمیل شده دانشجویی، کارهای در حال انجام یا پیشنویسها را هم نمایش دهید تا دانشجویان ببینند که چگونه کار، با تلاش و کسب بازخورد، تکامل مییابد.
- در پایان یک فعالیت یادگیری، از دانشجویان بخواهید که اشتباهاتی را که در خلال انجام فعالیت داشتهاند، با همکلاسیهای خود، به اشتراک بگذارند.
خلاصه اینکه اصلاح طرزفکر نیاز به ممارست دارد. توجه به موارد زیر میتواند راهگشا باشد.
- ضعفهای خود را بشناسیم.
- یاد بگیریم که به چالشها بهصورت فرصت نگاه کنیم.
- یادبگیریم که شکست را پذیرا باشیم.
- بهدنبال تأیید شدن توسط دیگران نباشیم.
- تمرکز خود را بر یادگیری قراردهیم.
- یادبگیریم که چگونه انتقادات را قبول و بهطور مؤثر بهکارگیریم.
- بیشتر بر بر فرایند، و نه نتیجه، تمرکز داشته باشیم.
در بحث طرزفکر، اغلب با مفاهیمی چون باور، ارزش، نگرش و رفتار روبرو میشویم. در حاشیه 1 این مفاهیم به طور خلاصه تعریف و تفاوتهای آنها با یکدیگر، نشان داده شده است. از میان چهار مفهوم باور، ارزش، نگرش و رفتار؛ سه مورد اول امری درونی بوده و عامل چهارم، یعنی رفتار، امری بیرونی و قابل مشاهده است (حاشیه 1).
b[1] belief
v[2]value
b[3] behaviour
منابع
Dweck, C. (2016). Mindset: The new psychology of success. Penguin Random Hofuse, New York, New York. (معروفترین کتاب در باره طرز فکر، که توسط خانم دکتر کارول دویک استاد دانشگاه استانفورد نوشته شده است)
Major, C. H., Harris, M. S., & Zakrajsek, T. (2016). Teaching for learning: 101 intentionally designed educational activities to put students on the path to success. Taylor & Francis, New York, New York.i
McGuire, S. Y. (2015). Teach students how to learn: Strategies you can incorporate into any course to improve student metacognition, study skills, and motivation. Stylus Publishing, Sterling, Virginia.thttp://mindsetscholarsnetwork.org/i
لطفی رضا. اصلاح طرزفکر در آموزش مهندسان فردا، 1400/02. وبینار انجمن آموزش مهندسی ایران
برای مطالعه بیشتر (ویدئو):
Mindset (5:05 m)
The power of belief (10:51)
(Growth mindset introduction, TEDx (10:51 m
Growth mindset (8:25)
The Growth Mindset Carol Dweck Talks at Google (47:25 m)
ح. م. شهریور 1400
m[1] mindset